اين تيم به جهت سيستم و قدرت عجيبي که بازيکنانش در کار حمله داشتند به ندرت اجازه ميداد حريفانش(حتي بزرگترينشان) خود را از شکست نجات دهند. ليکن بي درايتي و عدم دور انديشي مديران وقت باشگاه و کج سليقگي و انفعال دستگاه ورزش وقت کشور دست به دست هم داد و باعث شد بدليل پاره اي مسائل بعد از بازي اين تيم با تهرانجوان در هفته دهم در تاريخ 20/4/1346 اين باشگاه منحل گردد .
در ان بازي ناظم گنجاپور با وارد کردن سه گل در دقايق 61 ، 68 و 75 به درون دروازه تهرانجوان اين افتخار را بدست آورد که تمام کننده کتاب پيروزي هاي شاهين براي هميشه باشد.
آن روز شاهين در هفته دهم بازي ها با 18 امتياز از 10 ديدار (در آن زمان براي هر پيروزي 2 امتياز منظور مي شد) و 19 گل زده و 7 گل خورده در صدر و دارايي با 16 امتياز در رديف دوم قرار گرفته بود.
اين بازي آخرين بازي شاهين بود در حالي که در اين فصل 3 هفته از بازي هاي اين تيم مقابل شهرباني ، ديهيم و تاج باقي مانده بود ، ناگهان با اطلاعيه رسمي سازمان تربيت بدني از تاريخ 20/4/1346 شاهين منحل گرديد. پس از انحلال شاهين بازيکنان آن همچنان يکپارچگي خود را حفظ کردند و حدود يک سال محروميت را با ادامه بازي ها و تمرينات خود در زمين هاي خاکي سپري نمودند، تا اين که باشگاه هاي مطرح آن روز در صدد جذب اين جوانان بي رقيب بر آمدند و از آن جمله باشگاه پاس خواهان کاشاني ، کلاني و همايون بهزادي بود و بعضي از باشگاه هاي ديگر همچون تاج بقيه آنان را مدنظر قرار داده بودند لذا شاهينيا به تکاپو افتادند تا از تفرق و پراکندگي مجموعه خود جلوگيري به عمل آورند ( از آن جمله مرحوم پرويز دهداري را مي توان نام برد ) و بر آن شدند تا اين مجموعه را در باشگاه پرسپوليس گردهم آورند.
و پرسپوليس ...
پرسپوليس باشگاهي بود که در سال 1342 بدست علي عبده بنا شده بود و در آن رشته هاي بولينگ ، واليبال و بسکتبال فعال بود. پرسپوليس در لغت به معناي شهر پارسي است كه شهرت تخت جمشيد است و از دو كلمه پرس(پارس) و پوليس(در زبان يوناني به معناي شهر) تشكيل شده است. عبده از آمريکا به ايران آمده بود و در جامعه ورزشي آمريکا در رشته بوکس صاحب عنوان قهرماني بود. عبده مدت ها انديشه ايجاد تيم فوتبال پرسپوليس را با خود داشت و تيم فوتبالي را نيز ايجاد کرده بود که تيمي ضعيف در رده دوم باشگاه هاي کشور محسوب مي شد و از اعضاي محبوب و ماندگار آن محمود خوردبين را مي توان نام برد.
پس از انحلال شاهين با درايت امير مسعود برومند و رايزني هاي مرحوم دهداري ، چند تن از بازيکنان قبلي شاهين در ترکيب تيم دسته دومي پرسپوليس قرار گرفته و ترتيب يک مسابقه با تيم جم آبادان ( که در آن زمان تيم صاحب نامي بود ) را دادند و پس از آن تمامي اعضاي شاهين به پرسپوليس پيوستند و محبوبيت شاهين بلند پرواز را به پرسپوليس هديه نمودند.
پرسپوليس بهار خود را در آغازين روزهاي سال 1347 با مربيگري دهداري (کاپيتان پيشين شاهين) و سرپرستي دکتر برومند آغاز کرد. مطابق مقررات اين تيم مي بايست کار خود را در فوتبال از دسته سوم و يا حداکثر از دسته دوم باشگاه ها شروع کند. اما انحلال چند تيم در اين زمان باعث گرديد تا به جاي مسابقات ليگ يکسري مسابقات رده بندي در سطح باشگاه هاي پايتخت برگزار شود. در آن مسابقات 44 تيم به رقابت پرداختند که 4 تيم پرسپوليس ، تاج ، عقاب و پاس سرگروه گرديدند.
از آن پس پرسپوليس رسماً وارد مسابقات باشگاهي ايران گرديد. اين تيم در سال 1347 قدرت نمايي کرد و تمام رقيبان را پشت سر گذاشت و با عنوان قهرمان باشگاه هاي تهران جهت شرکت در در مسابقات آسيايي تايلند عازم بانکوک گرديدند.
انتقال جمعي به پيكان
در سال 1348 کارخانه ايران ناسيونال(ايران خودرو) با مديريت خيامي كه خود از طرفداران تيم شاهين بود درصدد تشكيل تيمي قدرتمند براي حضور در رده اول مسابقات و تبليغ محصولات اين شركت برآمد. پيكان نيز تا پيش از آن تيم فوتبال نه چندان قدرتمندي داشت كه بازيكن سرشناس آن علي پروين بود. مذاكرات عبده و خيامي نتيجه داد و تمامي بازيكنان تيم باشگاه پرسپوليس به پيكان پيوستند. خيامي مذاکراتي با چند تن از شاهينياي سابق انجام داده و آنان را به تيم پيکان دعوت نمود. با رفتن آنها افراد باقي مانده نيز راهي جز پيوستن به ايشان نديدند. لذا تمامي بازيکنان شاهين (به جز عزيز اصلي دروازبان شاهين) به پيکان مهاجرت کردند. خيامي با انديشه تشكيل باشگاهي حرفه اي به جذب مربي خارجي اقدام كرد و آلن راجرز را به ايران براي همكاري فرا خواند و در اين سال عنوان قهرماني باشگاه هاي ايران را از آن پيکان نمودند و در همين سال پيکان به جاي تيم ملي در تورنمنت جام دوستي نيز شرکت کرده و در بين 5 تيم مقام نخست را از آن خود کردند.
از ديگر نكات جالب تيم پيكان، رقابت در برابر پرسپوليس در جام باشگاهها بود كه تك گل علي پروين نتيجه را يك بر صفر به سود پيكان خاتمه داد. در همين دوره از رقابت ها،پرسپوليس با دوازده امتياز در رده يازدهم قرار گرفت.
با گذشت يكسال بنا به دلايلي،خيامي از ادامه كار با تيم پيكان منصرف شد. او كه به فكر تاسيس تيمي حرفه اي بود، زمين اختصاصي براي تيم فوتبال تهيه كرده بود، به هر يك از بازيكنان يك دستگاه پيكان داده و جوايز نقدي قابل توجهي پرداخت كرده و حتي با آنها قرارداد بسته بود- اين كار در آن زمان تقريباً نو و جديد بود - به دلايل متعدد ادامه فوتبال پيكان را صلاح نديد و اين تيم را منحل اعلام كرد. مجدداً بازيکنان در سال 1349 به خانه خود برگشتند و قهرماني اولين دوره ليگ تخت جمشيد در سال 1350 را از ان خود کردند . پرسپوليس در 5 دوره برگزاري ليگ تخت جمشيد ، با کسب دو قهرماني ( ليگ اول و سوم ) و سه نائب قهرماني ، به عنوان پرافتخارترين باشگاه کشور شناخته شد .
بازگشت به پرسپولیس
با صدور رضايت نامه دسته جمعي بازيكنان پيكان، همگي آنها به پرسپوليس بازگشتند. تاريخ اين اتفاق 1349 بود.
بازيكنان پرسپوليس در اولين دوره ليگ تخت جمشيد - ليگ سراسري كشور- موفق شدند قهرمان شوند. در اين ميان علي عبده نيز شرايط مساعدي با ادامه حضور بسياري از افراد مسن - از جمله بازيكنان و مسئولان - را پيش رو نمي ديد. به همين دليل تصميم گرفت برخي از بازيكنان مشهور ولي پا به سن گذاشته را بازنشسته كند. اين اتفاق هم افتاد ولي پرسپوليس جايگاه خود را در ميان طرفداران ديروز شاهين كه حالا پرسپوليسي بودند از دست نداد. طي سال هاي برگزاري ليگ تخت جمشيد - پنج دوره تا پيش از انقلاب- پرسپوليس در ليگ اول و سوم مقام قهرماني را كسب كرد و در سه دوره ديگر نايب قهرمان شد.
پرسپولیس پس از انقلاب
با انقلاب اسلامي،تيم پرسپوليس دچار تحول و دگرگوني اساسي شد. اغلب بازيكنان قديمي آنرا ترك كردند. از اين رو مسابقات جام اسپندي كه درسال 1358 برگزار شد، تيم متحول شده پرسپوليس در رقابت ها شركت كرد. طي سال هاي 1357 تا 1360 پرسپوليس نيز دچار ركود شد. طي اين سال ها علي پروين و چند نفر از ديگر همبازيانش سعي در حفظ قوام پرسپوليس داشتند.
دو نام جديد(آزادی- پیروزی)
در سال 1365 امتياز باشگاه پرسپوليس به بنياد مستضعفان و جانبازان واگذار شد و مسئولان اين نهاد، نام آنرا به آزادي تغيير دادند. تغييرات اخير مدت زيادي دوام نياورد و آزادي يا همان پرسپوليس توسط مسئولان بنياد به مرجع اصلي اش يعني سازمان تربيت بدني بازگردانده شد و مسئولان نهاد بنياد از ادامه اداره باشگاه صرفنظر كردند.
سازمان تربيت بدني به دليل محبوبيت اين تيم، خود اداره امور باشگاه را در دست گرفت و در اين زمان نام تيم از آزادي به پيروزي تغيير يافت. تغير نام پرسپوليس به پيروزي تا امروز نيز ادامه داشته كه البته نام اصلي باشگاه در سازمان ثبت شركت ها «پيروزي(پرسپوليس)» به ثبت رسيده است.
طي سال هاي ابتدايي دهه 60 شمسي با ارايه گزارش آماري از سوي كنفدراسيون فوتبال آسيا(AFC ) پرسپوليس عنوان پرطرفدار ترين تيم آسيايي را به دست آورد. پس از پرسپوليس، داليان چين و الهلال عربستان از حيث تعداد تماشاچي در رتبه هاي دوم و سوم آسيا قرار دارند. البته مدتي شايعه شد كه اين تيم پس از يك تيم برزيلي دومين تيم پرطرفدار دنيا است ولي صحت يا سقم اين مسئله هنوز از سوي مرجعي رسمي تاييد يا تكذيب نشده است.
پيروزی(پرسپوليس)
درتمام سال هاي دهه 60 پرسپوليس با علي پروين به اغلب آن چيزي كه مي خواست رسيد. از پنج دوره قهرماني پي در پي در جام باشگاه هاي تهران كه الحق از ليگ برتر امروزمان چيزي كم نداشت تا طي مدارج قهرماني در كشور. در سال 1369 تيم ملي با هدايت پروين قهرمان بازي هاي آسيايي المپيك پكن شد.
در طول اين سال ها علي پروين مرد اول تمام ميادين فوتبال مخصوصاً پرسپوليس بود. او آنقدر محبوبيت داشت كه پس از كناره گيري از تيم، پس از درگيري با انصاري فرد در دهه60 ، وضعيت چنان آشفته شد كه مسئولان مجبور به بازگرداندن او تحت هر شرايطي شدند.
مرد اول پرسپوليس در اوايل دهه 70 و پس از ناكامي در مسابقات مقدماتي جام جهاني 1994 آمريكا در قطر به يكباره از تمامي ميدان هاي فوتبال دور شد. در اينكه او خود از تمامي تيم هاي فوتبال كنار كشيد يا كنار گذاشته شد هنوز بحث وجود دارد ولي اين حادثه در سال 1372 اتفاق افتاد.
پس از اين مديريت باشگاه به وزارت معادن و فلزات وقت سپرده شد. حسين محلوجي وزيروقت نيز اميرعابديني كه سابقه بازي در پيكان را نيز داشت و از مديران رده مياني وزارتخانه محسوب مي شد به سمت مديرعاملي انتخاب كرد.
با آمدن عابديني و تصميم اعضاي هيات مديره بنا بر استفاده از مربيان خارجي گذاشته شد. استانكو آمد و دو قهرماني ليگ 74 و 75 ايران را به دست آورد. در ليگ 76 پرسپوليس به دليل حضور 13 بازيكن در اردوي تيم ملي و مسابقات جام جهاني 1998 فرانسه، از مسابقات كنار كشيد.
در سال 1377پرسپوليس مجدد قهرمان شد ولي مهمترين اتفاق براي پرسپوليس در اين سال نه قهرماني در ليگ كه بازگشت پروين بود. قهرماني هاي متفاوت يكي پس از ديگري، ركورد پيروزي هاي متوالي و موارد اين چنيني در همان سال ها كسب شد. با اين حال در سال 1379 درگيري جديدي در باشگاه به وجود آمد و آن مسئله مديريت باشگاه بود. اين مسئله نيز تا يك روز مانده به سال 1381 و در 29 اسفند 1380 با راي دادگاه تجديد نظر به سود سازمان تربيت بدني در قائله درگيري سازمان تربيت بدني، حوزه هنري و حسين محلوجي باشگاه تا حدودي شكل ثابتي به خود گرفت و پس از سال ها به سازمان تربيت بدني ملحق شد.
پرسپولیس جدید
در دوره جدید مدیریت تربیت بدنی بر پرسپولیس نیز فراز و فرودهای بسیاری برای مردمی ترین تیم ایران به وجود آمد. پس از آرامش نسبی مشخص شدن مالک بعد از سالها این بار تغییرات دولت ها بود که این باشگاه را آماج تغییرات و آشفتگی ها قرار میداد. مدیریت های مختلف روی کار آمده در طول این سالها چیزی جز نزول این تیم در فوتبال ایران را در پی نداشت و تنها افتخار این تیم با قهرمانی در اولین دوره لیگ برتر بدست آمد. طی این سالها و در پی نتایج ضعیف پرسپولیس رئیس وقت سازمان تربیت بدنی اکبر غمخوار را به عنوان مدیرعامل پرسپولیس منتصب کرد تا سیاست عدم وابستگی به اشخاص از جمله پروین در پیش گرفته شود. حاصل این سیاست یعنی خروج اجباری پروین از پرسپولیس ایجاد دودستگی در باشگاه و هواداران بود که به شکست کامل و بازگشت پروین انجامید. در سالهای پس از افول پرسپولیس، کنار گذاشتن و بازگرداندن پروین و تغییرات متعدد مدیریتی آن قدر ناگوار بود که این محبوب ترین و مردمی ترین تیم تاریخ ایران نتوانسته تا کنون به جایگاه واقعی خود بازگردد...
سازمان، هیات مدیره قدرتمندی را با حضور اکبر غمخوار، دکتر پور محمدی، دکتر دادکان، جعفر کاشانی، جلیل سازگار نژاد، محمود خسروی وفا، ضیاء الدین شجاعی برهان تشکیل داد. اکبر غمخوار فرمانده سابق لجستیکی سپاه، رییس باشگاه فتح و عضو سابق هیات مدیره پرسپولیس، مدیر عامل باشگاه شد. غمخوار قصد نوگرایی داشت. ابتدا با آوردن مربی خارجی به نام اشمیت، محدود کردن اختیارات پروین و خوردبین، آوردن ابراهیم آشتیانی به عنوان سرپرست و وینکو بگوویچ به عنوان سرمربی، آوردن ستارگانی مثل کریم باقری، یحیی گل محمدی، علی دایی، جواد کاظمیان و ... به پرسپولیس! اما پرسپولیس قدرتمند در این دوران اسیر بحران های فراوانی شد که از جانب بیرون گود نشسته ها برای پرسپولیس به وجود آمد، وقتی دادکان رییس فدراسیون شد، غمخوار حمایت های او را هم از دست داد. پرسپولیس از داخل دچار اختلاف شد، اختلافی که سرنخ آن روی سکوها قرار داشت. مبدا و مبدع این اختلاف، شب ها در لواسانات سر به بالین می گذاشت. پرسپولیس مدام در دوران غمخوار تحلیل رفت و سازمان اقدام به تغییر در بدنه پرسپولیس کرد. سیستم سایه کارش را شروع کرد.
بعد از خروج اکبر غمخوار از هیات مدیره و استعفای دادکان، خسروی وفا و سازگار نژاد، هیات مدیره تازه به ریاست دکتر پور محمدی و حضور جعفر کاشانی، شجاعی برهان و اضافه شدن دکتر زادمهر و ابراهیم آشتیانی کارش را شروع کرد. انتخاب استراتژی حرکت در آرامش و سایه، باید با بازگشت علی پروین توام می شد. مدیران پرسپولیس، سیاست را در تشکیل پرسپولیس به شرکت سهامی تعریف کردند، پرسپولیس در لیگ سال 83 خوب کار کرد، حجت الله خطیب به پیشنهاد جعفر کاشانی مدیر عامل پرسپولیس شد.
تیم خوب کار می کرد و همه چیز برای عرضه سهام پرسپولیس آغاز شده بود که ناگهان دولت عوض شد. محمود احمدی نژاد در تیر ماه 84، رییس جمهور شد. علی آبادی بعد از شکست در شهرداری و سپردن مسئولیت به قالیباف رییس سازمان شد. علی آبادی، مدیریت را در باشگاه پرسپولیس دچار تحولات بسیار کرد. در دوران سه ساله حضور او، پرسپولیس پنج مدیرعامل داشته است!
علی ابادی، هیئت مدیره پرسپولیس را با حضور مردانی چون علی سعیدلو، معاون اجرایی رییس جمهور، حسین فدامالکی، نماینده مجلس، محمد حسین نژاد فلاح نماینده مجلس، محمد حسن انصاری فرد و محمد مایلی کهن در پائیز سال 84 تشکیل داد. هیات مدیره پنج نفره، انصاری فرد را مدیرعامل پرسپولیس کرد. مایلی کهن از حضور در هیات مدیره استعفا داد. پرسپولیس در بدترین سال تاریخش تیم نهم لیگ شد. انصاری فرد در سال 85 در فصل نقل و انتقالات با آوردن مهدی واعظی، نیکبخت، بادامکی، فرزاد آشوبی و ... آتش بازی کرد. تیم با آمدن مربیانی مثل آری هان و دنیزلی، خوب کار کرد و زنده شد. علی پروین هم به دلایلی که قبلا گفتیم از پرسپولیس حذف شد. از زمستان سال 85 در محافل ورزشی شایعه حضور حبیب کاشانی، عضو شورای شهر تهران (خزانه دار) در گرفت. حبیب کاشانی در سال 85 دوباره نماینده مردم تهران در شورای شهر شد. بعد از باخت چهار بر یک پرسپولیس برابر تیم فوتبال سپاهان در روز 11 خرداد86، بستر برای آمدن حبیب کاشانی فراهم شد. انصاری فرد کنار رفت. سعیدلو، نژاد فلاح، پرویز سروری، حبیب کاشانی و حسن بیادی اعضای جدید مدیریت پرسپولیس بودند. مدیریت پرسپولیس خوب عمل کرد. پرسپولیس قهرمان لیگ ایران شد. بعد از قهرمانی، اختلاف علی آبادی و کاشانی که او را تحمیلی از سوی بالاترین مقام اجرایی کشور می دانست بالا گرفت. علی ابادی، کاشانی را کنار گذاشت و استعفایش را پذیرفت. او با پذیرش حضور یک سرمایه دار متمول، حسین هدایتی، آوردن داریوش مصطفوی استفاده از خواهر زاده اش محمد آخوندی، حفظ محمد حسین نژاد فلاح و آوردن مجید فرخزادی، شکل تازه ای را نیز شش ماه و نیم تجربه کرد اما وقتی مدیر واقعی پرسپولیس هدایتی اعلام کرد تا وقتی مصطفوی باشد به پرسپولیس پول نمی دهد، یکبار دیگر برای بقا یک سیستم مدیریتی دیگر داریوش مصطفوی را خرج کرد و مصطفوی هم رفت...
نظرات شما عزیزان:
اق فرید
ساعت16:55---18 اسفند 1390
بابا ایوالله
به امید وبلاگ های بعدی
پاسخ:منون داداش از این که به وبلاگم سر زدی.